Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5879 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
regatta
U
مسابقه کرجی رانی
regattas
U
مسابقه کرجی رانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
row a race
U
مسابقه کرجی رانی دادن
Other Matches
oarsmanship
U
کرجی رانی
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
to row a race
U
در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
sprinting
U
مسابقه اتومبیل رانی
harness race
U
مسابقه ارابه رانی
auto racing
U
مسابقه اتومبیل رانی
trialling
U
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
drag racing
U
مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
moto
U
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
matinee
U
مسابقه ارابه رانی در روز
matinees
U
مسابقه ارابه رانی در روز
matinTes
U
مسابقه ارابه رانی در روز
speedway
U
مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
off road racing
U
مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
tirm oval
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
lap money
U
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tracks
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
moto cross
U
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
pit
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
midship
U
میان کشتی یا کرجی وسطکشتی یا کرجی
dump
U
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
hoy
U
کرجی
small craft
U
کرجی ها
barges
U
کرجی
barge
U
کرجی
barged
U
کرجی
barque
U
کرجی
crabber
U
کرجی
barquentine
U
کرجی
towing boat
U
کرجی
cock boat
U
کرجی کوچک
drag boat
U
کرجی لاروب
singlisticker
U
کرجی شراعی
dragboat
U
کرجی لاروب
steam boat
U
کرجی بخار
boatman
U
کرجی بان
bargee
U
کرجی بان
flyboat
U
کرجی تندرو
cockle shell
U
کرجی کوچک
bargeman
U
کرجی بان
falt
U
کرجی ته پهن
davit
U
کرجی بلندکن
dingey
U
کرجی پارویی
pugs
U
کرجی بان
sloop of war
U
کرجی جنگی
row boat
U
کرجی پارویی
caique
U
کرجی که دربوسفوربکارمیرود
ferryman
U
کرجی بان
pug
U
کرجی بان
cockboat
U
کرجی کوچک
rowers
U
کرجی ران
praam
U
کرجی ته پهن
trawlers
U
کرجی ماهیگیری
penteconter
U
کرجی 05پارویی
shallop
U
کرجی پارویی
cutter
U
نوعی کرجی
gondoliers
U
کرجی بان
rower
U
کرجی ران
life boat
U
کرجی نجات
gondolier
U
کرجی بان
long boat
U
کرجی بزرگ
trawler
U
کرجی ماهیگیری
pair oar
U
کرجی دو پارویی
pleasure boat
U
کرجی تفرجی
landing craft
U
کرجی ساحلی
cutters
U
نوعی کرجی
barcarolle
U
سرود کرجی بان
bumboat
U
کرجی سورسات فروش
barcarole
U
سرود کرجی بان
praam
U
کرجی یا پارویی اسکاندیناوی
motor launch
U
قایق موتوری کرجی
dory
U
کرجی ته پهن ماهیگیری
gondoliers
U
راننده کرجی ونیزی
skiff
U
کرجی پارویی کوچک
tugboat
U
کرجی یا کشتی یدک کش
flag boat
U
کرجی پرچم دار
flag boat
U
کرجی نشان دار
sloop
U
کرجی یک دگلی قدیمی
gondolier
U
راننده کرجی ونیزی
hackney boat
U
کرجی یاکشتی کرایهای
fosher boat
U
کرجی ماهی گیری
fishing boat
U
کرجی ماهی گیری
keelboatman
U
کرجی بان رودخانه
inboard engined boat
U
کرجی که موتورش در میان انست
packet boat
U
کرجی پستی کشتی مسافربر
dumb barge
U
کرجی بی بادبان یابی موتور
fisherman
U
صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
fly boat
U
کرجی تندروکه درترعه هابکارمیرود
galliot
U
کرجی باری یا ماهی گیری
pitpan
U
یکجور کرجی دراز و ته پهن
fisher
U
جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
puntist
U
راننده کرجی نام دارد
fishermen
U
صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
boat
U
کرجی هرچیزی شبیه قایق
boats
U
کرجی هرچیزی شبیه قایق
pontoon
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
carvel
U
کشتی کوچک سریع السیر کرجی
yachts
U
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
galiot
U
کرجی باری یاماهی گیری هلندی
yacht
O
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
speedboats
U
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboat
U
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
gig
U
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
pontoons
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoar
U
نوعی کرجی برای پل بندی کلک
to pull any one across a river
کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
gigs
U
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
femoral
U
رانی
rani
U
رانی
ranee
U
رانی
crural
U
رانی
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
long boat
U
بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
an outboard engine boat
U
کرجی ای که موتور ان دربیرون ان واقع شده است
motoring
U
اتومبیل رانی
repression
U
واپس رانی
canoe
U
قایق رانی
wheelchairs
U
ویلچر رانی
wheelchair
U
ویلچر رانی
canoes
U
قایق رانی
voluptuously
U
باشهوت رانی
voluptuousness
U
شهوت رانی
yachting
U
قایق رانی
ejection
U
بیرون رانی
salaciousness
U
شهوت رانی
extrusion
U
روزن رانی
inguinal
U
کشاله رانی
oratorship
U
سخن رانی
salacity
U
شهوت رانی
d. of a speech
U
سخن رانی
paddle boat
U
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
paddle boats
U
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
nuggar
U
بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
magnetic potential
U
نیروی مغناطیس رانی
loxodromics
U
کشتی رانی در خط مایل
boat
U
قایق رانی کردن
boats
U
قایق رانی کردن
pawn roller
U
پیاده رانی شطرنج
to go on the stump
U
سخن رانی کردن
to give a lecture
U
سخن رانی کردن
innavigable
U
غیرقابل کشتی رانی
inland navigation
U
کشتی رانی در رودخانه ها
pultrusion process
U
فرایند کشش رانی
nautically
U
از لحاظ کشتی رانی
lectureship
U
سمت سخن رانی
platforms
U
سخن رانی کردن
libidinously
U
از روی شهوت رانی
ox goad
U
نیزه گاو رانی
platform
U
سخن رانی کردن
cabotage
U
کشتی رانی ساحلی
pawn push
U
پیاده رانی شطرنج
lectureships
U
سمت سخن رانی
to gratify ones passions
U
شهوت رانی کردن
seaworthy
U
قابل کشتی رانی
shipping company
U
شرکت کشتی رانی
auto drome
U
پیست اتومبیل رانی
salaciously
U
از روی شهوت رانی
funeral oration
U
سخن رانی برسرجنازه
extrudate
U
محصول روزن رانی
shippable
U
قابل کشتی رانی
drive way
U
مسیر اتومبیل رانی
sailing orders
U
دستور کشتی رانی
harness racing
U
ارابه رانی تک اسبه
ease all
U
درکرجی رانی ایست
aerostation
U
کشتی رانی هوایی
he stroked
U
درعقب کرجی نشسته پارومیزدبدان سام که پاروزنان دیگر .....میزدند
motor vehicle passenger
U
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
ride
[American E]
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
lift
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
Carpool
U
هم سفری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
coasting
U
کشتی رانی در طول ساحل
contact electromotive force
U
نیروی برق رانی مجاورتی
red flag
U
پرچم قرمز اتومبیل رانی
loxodromic
U
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
harness horse
U
اسب مخصوص ارابه رانی
navigation river
U
رودخانه قابل کشتی رانی
oceanshipping
U
روشهای کشتی رانی دراقیانوس
car passenger
U
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
U
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
Recent search history
Forum search
1
شركت در مسابقه
1
playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com